تولد یک سالگیت مبارک عزیز دلم

امشب 6شهریور 1393 اولین سالگرد تولد پسر گلم شازده کوچولو آقا نیکان هست. خیلی دوست داشتیم یه جشن مفصل بگیریم و همه رو دعوت کنیم ولی به خاطر آلرژی و اینکه پسرم کمتر اذیت بشه ترجیح دادیم یه جشن خودمونه با حضور خانواده مامان و خانواده بابا برگذار کنیم بعد از ظهر شما رو فرستادم بری خونه عزیز جون تا من و خاله المیرا خونه رو تزیین کین و همه چیز رو آماده کنیم البته باز هم به خاطر همون مساله که گفتم همه میمونها گفتند که بعد از شام تشریف میارن برا جشن. جونم برات بگه که وقتی غروب بابا آوردت خونه از دیدن تزیینات جشن و بادکنک ها سر از پا نمیشناختی همش دستجات بالا می گرفتی و جیغ میکشیدی و می خندیدی من هم چند تا بادکنک برات نگهداشته بودم که کلی باهاشون بازی کردی بعد که مهمونها اومدن  از اینکه همه جمع بودیم و یه کم خونه شلوغ شده بود چسبیده بودی به من و بهونه میگرفتی ولی با مشارکت همه مهمونها سرت رو گرم مراسم کردیم فدات شم.

اول کلی با آهنگ مورد علاقت نی نی کوچولو گل پسره  و آهنگ تولدت مبارک برامون نینای و شادی کردی بعد هم مشغول عکس گرفتن و فشفشه و شیرین کاری برای دیگران شدی آخر سر هم کادو ها رو برات باز کردیم و از دیدنشون کلی خوشحال شدم و همه رو به هم ریختی مامان و بابا برات تاتی رو خریدن المیرا خاله هم بلوک های چوبی خانه سازی دایی احسان و دایی هادی هم مجموعه بی بی انیشتین رو برات خریدن که کلی دوستش داری بقیه،مهمونی ها هم زحمت کشیدن و پول دادن که خودمون هرچه دوست داشتی برات بخریم.بعدش هم با عمه رفتی تو اتاقت که ما از مهمونی ها پذیرایی کنیم.

 به قول مطلبی که گاندی به دخترش در تولد یک سالگیش گفته 

پسرم عزیز دل مامان نفسم

یک پاییز یک زمستان یک بهار و یک تابستان را دیدی از این به بع. دنیا برات تکراری میشه

مگر محبت که همیشه تازه هست و هیچ وقت از بین نمیره...

 عاشقانه دوستت دارم و برات آرزوی سلامتی دارم مامان. الهی دورتر بگردم امیدوارم سالها با سلامتی و دلخوشی برات سپری بشه

انشاءالله.