یه درس کوچیک اما بزرگ
سلام عزیز دل مامان
امیدوارم الان که داری این مطلب رو می خونی سر حال و تندرست باشی عزیز دلم. دیروز رفته بودیم خونه مامان جون جیگر.من و مامان جونی و بابا و دایی هادی نشسته بودیم و من هم پازل اشکال هندسی رو گذاشتم جلوت و گفتم پسر گلم بیاد یه دونه این پازل ها رو درست کنه ... شما هم با خنده اشکال رو دستت گرفتی که سر جاشون بزاری اولین شکل دایره بود وقتی درست سر جاش گذاشتی من و بابا و دایی و مامان جون لبخند زدیم و با تکون سر تحسینت کردیم ولی .......
ولی شما یه نگاهی به ما انداختی و با یه قیافه شیرین و جدی شروع کردی به دست زدن و مرتب سرت رو تکون می دادی و می گفتی دَس دَس دَس.... واااای ما رو میگی ترکیدیم از خنده و شروع کردیم به تشویق شما. اون موقع بود که گل از گلت وا شد و با کلی ذوق تکه دوم پازل رو هم برداشتی که سر جاش قرار بدی.
بله مامان جون .ما یادمون رفته بود که تشویق چه تاثیری در ایجاد انگیزه در نی نی هایی مثل شما داره.من هم چند ماچ ابدار از لپ هات برداشتم و با خودم عهد کردم که تشویق رو هرگز در مورد پسر گلم از یاد نبرم.